صفحات

۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

اصلا میزبانی جام جهانی برای مان خوب نیست، بد آموزی دارد!

« اولین در خاورمیانه » ، «بزرگترین در خاورمیانه »،« بی همتا در خاورمیانه» نه این بار نه کارخانه تولید آلومینیوم است ، نه بانکی دولتی و نه شرکت خدمات اداری که ایران سرترین در خاورمیانه باشد. این قطری ها هستند که تمام پنجشنبه شب را تا صبح به پایکوبی گذراندند چون اولین کشور در «خاورمیانه» بودند که میزبانی جام جهانی را بدست می آوردند و این بار نه اسمی از ایران بود که نه شاید تا 100 سال دیگر ما بتوانیم چنین ادعایی را داشته باشیم که میزبانی در چنین رقابت بزرگی نیاز به زیرساخت هایی دارد. زیرساخت هایی که حالا تا سالهای سال ما با آن فاصله ای تمام نشدنی داریم.
قطر ، شیخ نشین کوچک آن سوی خلیج فارس که شاید تمام کشورش تنها هم اندازه با استان هرمزگان ما باشد با کسب بیشترین رای ممکن از مجموع 22 رای هیات اجرایی فیفا توانست میزبانی جام جهانی را در رقابت با کره ، ژاپن، استرالیا و آمریکا برباید تا امیر قطر وقتی جام جهانی را در دست می فشرد با خوشحالی بگوید:« امشب همه دنیا و فیفا به ما و به خاورمیانه افتخار می کند.»
آنها میزبان رقابتی در 12 سال بعد خواهند بود که بر اساسی عرفی رایج نمادی ست بر رسیدن به مرز توسعه یافتگی و حالا این شیخ نشین کوچک از حالا می تواند ادعای رسیدن به مرز توسعه یافتگی را داشته باشد اگرچه حتی برای کمیته میزبانی اش چاره ای نداشته باشد غیر از استخدام مستشاران سرشناسی چون زین الدین زیدان و الکس فرگوسن.
شهر کوچک دوحه بی شک تا 10 سال بعد برای میزبانی بزرگترین رویداد ورزشی جهان تغییراتی وسیع خواهد داشت و دیگر مثل امروز همه راه های عبوری در شهر منتهی به خیابان کوچک ساحلی که از کنار خلیج فارس می گذرد نخواهد بود و برج های شهر که امروز می توان سر فرصت با دست شمارش شان کرد قطعا تا روز رسیدن به میزبانی حتما این قدر تعداد شان افزایش می یابد تا توریست هایی را که در زمان بازی ها قطعا تعداد شان 2 برابر جمعیت کنونی این کشور کوچک است را بتوانند در خود جای دهند و خبری از ترافیک در معابرشان نباشد. این اتفاقی ست که برای همسایه جنوبی می افتد اما کمی این طرف تر در سواحل شمالی خلیج فارس مان چه اتفاقی آن روزها می افتد؟ این سئوالی ست که شاید نگاه بدبینانه برایش حسرت حذف از بازی ها در مرحله انتخابی باشد. ما که خود را همیشه بهترین در خاورمیانه می دانیم ، نه از حالا که وقتی قطری ها 4 سال قبل بازی های آسیایی را به شایستگی برگزار کردند ، برابر شان ، دست های مان را بالا گرفتیم .
برگزاری جام جهانی یا هر رویداد بین المللی ورزشی تابعی از شرایط زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی کشورهاست. از راه های ارتباطی گرفته تا هتل ها ، تضمین درصد سودآوری توسط دولت ها ، استادیوم های مجهز ورزشی و ...
کدام شان را امروز داریم که حتی نتوانستیم میزبانی بازی های کشورهای اسلامی را برگزار کنیم؟ این پاسخ چندان سختی نیست. هنوز هفته ای از پایان بازی های آسیایی گوانگژو نمی گذرد . بازی هایی که در شهری از شهرهای چین برگزار می شد که اگر در قیاسی مع الفارق آن را به شهرهای خودمان تشبیه کنیم شاید نسبت اصفهان به تهران  باشد در تقابل نسبت گوانگژو به پکن.
بیش از 50 استادیوم و سالن ورزشی برای یک دوره مسابقه ورزشی در سومین ابرشهر چین. درحالی که ما در تهران به سختی به تعداد انگشتان یک دست ، استادیوم و سالن استاندارد می توانیم بشماریم که توان یک دوره بازی بین المللی مثل کشتی جام تختی یا رقابت های تنیس فیوچرز را داشته باشد. درحالی که در گوانگژو تنها در شهرک دانشگاهی شان که جایی شبیه کوی دانشگاه تهران خودمان بود ، بیش از 20 سالن ورزشی مجهز داشتند. چیزی برابر با تمام سالن های نیمه استاندارد همه کلان شهرهای ما!
حالا ما را رویای برگزاری جام جهانی شاید نیاز به همان طعنه تلخی باشد که در مراسم افتتاحیه بازی های آسیایی مهمان افغانی مراسم به یکی از مسئولان سابق سازمان تربیت بدنی انداخت؛« راستش ما که ورزشگاه نداریم و هیچ وقت نمی توانیم میزبان باشیم، این بازی ها هم میزبانی اش را به کشورهایی می دهند که روی سن هایش اینگونه برقصند پس شما هم قیدش را بزنید!»
و اینگونه خود را قانع کنیم که چنین بازی هایی با آموزه های ارزشی مان همخوانی ندارد ! پس دلیلی نیست به فکر برگزاری شان باشیم. همان بهتر که دیگران میزبانش باشند و ما تنها شاهد برگزاری اش.
مطلب فوق از سایت قطره میباشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر